Kerava Lukuviikko خاطرات خواندن پدرخوانده های معروف را جمع آوری کرد
پدرخوانده کراوا لوکوویکو در مورد خاطرات خواندن و تجربیات خواندن خود صحبت می کنند.
هفته ملی کتابخوانی از 17.4 آوریل تا 23.4.2023 آوریل XNUMX جشن گرفته می شود. افراد اهل کراوا یا افراد تأثیرگذار در کراوا به عنوان پدرخوانده برای هفته کتابخوانی انتخاب شدند: رهبر ارکستر ساشا مکیلا، آهنگساز و نویسنده Eero Hämeenniemi و مدیر شهر Kirsi Rontu. پدرخواندهها درباره خاطرات خواندن و عادتهای خواندن خودشان صحبت میکنند و نکاتی را درباره کتابهای مورد علاقهشان به اشتراک میگذارند.
رهبر ارکستر ساشا مکیلا
وقتی کوچک بودم، پدر و مادرم زیاد برایم با صدای بلند می خواندند. به خصوص ترجمه اصلی تالکین هابیت، کوه اژدها، با تصویرگری عالی از توو جانسون و کتاب های کودکان ادوارد اوسپنسکی، مانند گنا تمساح و عمو فدجا، گربه و سگ را به یاد دارم.
از پنج سالگی خواندن را یاد گرفتم و مدتها قبل از شروع مدرسه روان می خواندم. در آن زمان من به خصوص کتاب های تاریخ و علم که برای کودکان و نوجوانان ساخته می شد و همچنین اساطیر باستانی را دوست داشتم. مادربزرگم آنقدر در مورد سرگرمی خواندن من هیجان زده شد که مجموعه ای کامل از دایره المعارف ها را بخش به قسمت به عنوان هدیه کریسمس و تولد به من داد.
خواندن تجربیات دوران جوانی
وقتی جوان بودم، ترم های مختلفی داشتم که مشخصه آن بلعیدن نویسنده یا ژانر خاصی بود. یادم می آید در ابتدای یکی از تعطیلات تابستانی، یک کیسه پر از کتاب های تارزان را از کتابخانه حمل می کردم که به ترتیب زمانی به سرعت یک یا دو کتاب در روز شروع به خواندن کردم. اگر کتابی مفقود بود، از خواندن منصرف شدم و منتظر ماندم تا کتاب گمشده را در کتابخانه پیدا کنم و به خواندن ادامه دهم.
در ده سالگی، ارباب حلقهها تالکین را خواندم و همکلاسیهایم به زودی متوجه شدند که چگونه لبههای دفترهای مدرسهام با اورکها و اژدها پر میشود. در نتیجه، بسیاری از آنها به این کلاسیک ادبیات فانتزی نیز دست یافتند. من همچنین داستان های دریای خشکی اورسولا لو گین را خیلی دوست داشتم.
ژانر مورد علاقه من علمی تخیلی بود و در دوران مدرسه صادقانه تمام کتاب های آن ژانر را در کتابخانه کراوا می خواندم، از جمله کتاب های پرطمطراق و نمادین دوریس لسینگ. پس از خواندن آنها، از کتابداران برای خواندن توصیههایی خواستم و به سراغ نویسندگان کلاسیکی مانند هرمان هسه و میشل تورنیه رفتم. بخش طنز کتابخانه را هم خواندم که واقعاً انتخاب باکیفیتی داشت. به یاد دارم که از والرین، ماجراهای بازرس آنکاردو و کمیک های دیدیر کومز و هوگو پرات لذت بردم.
پروژه های حرفه ای ادبیات و کتابخوانی
این روزها بیشتر ادبیات حرفه ای در زمینه موسیقی و تاریخ می خوانم و داستان در جایگاه دوم قرار گرفته است. من هنوز پروژه های خواندنی دارم، مانند خواندن تمام آثار آگوست استریندبرگ. او در آثار خودزندگی نامه خود به شیوه ای جالب و تاثیرگذار از زندگی یک هنرمند در سوئد در پایان قرن نوزدهم می نویسد. من همچنین از خواندن ادبیات داخلی از ابتدای قرن بیستم مانند L. Onervaa لذت می برم.
وقتی نوبت به کتابهای جدید میرسد، من به توصیههای خواندن دوستانم وابسته هستم - برای مثال، سهگانه کوانتیواراس هانو راجاماکی را از طریق آن کشف کردم. به زبان انگلیسی هم داستان می خوانم. اگر مهارت های زبانی دارید، باید همیشه کتاب ها را به زبان اصلی خود نیز بخوانید. از داستان های علمی تخیلی، می خواهم به یکی از مورد علاقه هایم اشاره کنم، مجموعه داستان کوتاه کوردواینر اسمیت، سیاره ای به نام شاجول. در آن روز افکار زیادی را برانگیخت.
درباره خواندن
فکر می کنم خواندن یکی از بهترین سرگرمی هایی است که می توانید داشته باشید. با یک کتاب خوب، به راحتی می توانید ساعت ها در دنیایی کاملا جدید غوطه ور شوید و به تخیل خود اجازه دهید. برای من، تنها کتاب واقعی یک کتاب کاغذی سنتی است که میتوانید آن را در دست بگیرید و ورق بزنید، و اگر در اولین مطالعه چیزی متوجه نشدید، میتوانید صفحات آن را با سرعت خود بخوانید و به عقب برگردید. من به ندرت به کتابهای صوتی گوش میدهم، اما دوست دارم به کتابهای بسیار نمایشی مانند Maata etsimäsa یا Knalli ja saedenvarjo گوش کنم. از طرف دیگر، اگر کسی حاضر شود برای من کتاب یا مثلا شعر بخواند، کاملاً فروخته شدهام.
آهنگساز و نویسنده Eero Hämeenniemi
Eero به درخواست مصاحبه ما از ایتالیا پاسخ داد.
خاطرات خواندن دوران کودکی
مادرم همیشه مطالعه می کرد. مطالبی را که می خواند نیز ثبت می کرد و من محاسبه کرده ام که حتی در هشتاد سالگی سالی صد کتاب می خواند. برای ما بچه هایش هم می خواند. کتابهای مومین بهویژه مورد علاقههای خانواده ما بودند. متفکر Huovinen Havukka-aho و بسیاری از داستان های هق هق آنی سوان نیز در ذهن من مانده است.
فهرست خواندن معاصر گسترده و متنوع است
به دلیل نوشتن خودم، بسیاری از آثار غیرداستانی را میخوانم، در حال حاضر بیشتر به زبان ایتالیایی و آثاری که درباره تاریخ و حال جنوبیترین ایتالیا صحبت میکنند. من همچنین داستان های تخیلی را دوست دارم، اما در حال حاضر به ندرت آن را می خوانم. خاطرات هم خوانده ام، به ویژه خاطرات آمارتیا سن «خانه در جهان» و مایجا لیوهتو «خبرنگار در کابل» در ذهنم مانده است.
نکات کتاب
تینا راواآرا: من، سگ و انسانیت. مانند، 2022.
این کتاب یک تجربه خواندنی جذاب است، زیرا در آن دانش قوی نویسنده از زیست شناسی، جانورشناسی و چیزهای بسیار دیگر به طور یکپارچه با عشق پرشور او به سگ ها، حیوانات و به طور کلی زندگی در تمام جنبه های آن ترکیب شده است.
رسمی دانش و عاطفه به شکلی منحصر به فرد در کتاب به هم می رسند.
آنتونیو گرامشی: دفترچه های زندان، انتخاب 1، فرهنگ عامیانه 1979، انتخاب 2، فرهنگ عامیانه 1982. (Guaderni del Carcere, it.)
آنتونیو گرامشی، فیلسوف مارکسیست ایتالیایی، دفتر یادداشت زندان خود را در زمان سلطنت موسولینی در حالی که در سیاهچال آویزان بود، نوشت. در آنها، او فلسفه سیاسی اصیل خود را توسعه داد، که تأثیر آن نه تنها محدود به سیاست های چپ است، بلکه به حوزه های مطالعات فرهنگی و مطالعات پسااستعماری نیز گسترش می یابد. قصد موسولینی این بود که «به مدت بیست سال از کارکرد آن مغز جلوگیری کند»، اما او در تلاش خود شکست خورد. من آن مجموعه ها را به زبان فنلاندی نخوانده ام، اما حداقل متن های اصلی برای من بسیار تاثیرگذار هستند.
اولی جالونن: سال های استاکر، اوتاوا 2022.
من کتاب های جالونن را دوست دارم. سالهای استاکر تصویری جذاب از جریانهای سیاسی گذشته نزدیک و مبارزه بین دموکراسی و توتالیتاریسم، و شخصی که ناخواسته به سمت اشتباه مبارزه میرود، ترسیم میکند. در نهایت، داستان گسترش می یابد تا پیامدهای جمع آوری داده ها و کاوی در حال حاضر و آینده را در نظر بگیرد.
تارا وستور: در حال تحصیل، ژانویه 2018.
کتاب تارا وستوور داستان این است که چگونه یک زن جوان میتواند از محیط به شدت ارتجاعی و خشونتآمیز خانهاش قدم به قدم به سمت مدرک دکترا در یکی از دانشگاههای برتر انگلیسی برود. من این کتاب را به دلیل خشونتی که دارد به خوانندگان بسیار حساس توصیه نمی کنم.
کرسی رونتو مدیر شهر کراوا
برای آرامش، کرسی داستانهای پلیسی سبک میخواند و داستانهای زمان خواب کودکی را به یاد میآورد.
چه زمانی و چگونه خواندن را یاد گرفتید؟
در مدرسه در کلاس اول. البته قبل از آن می دانستم چطور ملاقات کنم.
مثلاً در کودکی افسانه می خواندی؟
من داستان های زیادی قبل از خواب خوانده ام که تخیل من را غنی می کند.
در دوران کودکی و نوجوانی کدام کتاب ها مورد علاقه شما بود؟
مورد علاقه ها سریال Anna نوشته گولا گولا و مادربزرگ دوستم و کتاب های لوتا بود.
این روزها چه عادت هایی برای مطالعه دارید؟
هر وقت وقت پیدا کنم می خوانم. مطالعه راه خوبی برای آرامش است. شوهرم میکا همیشه در روزهای تعطیل برایم کتاب میخرد.
شما چه نوع کتاب هایی را دوست دارید؟
در حال حاضر، من به خصوص داستان های پلیسی را دوست دارم، داستان هایی که به اندازه کافی سبک هستند که حتی در هنگام خستگی هم بخوانم.